کد مطلب:193904 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

حضور قلب
باید با حضور قلب از خدا و ائمه علیهم السلام درخواست كرد. در روایت آمده است: انسانی كه با زبان دعا می كند، اما دلش جای دیگری است، دعایش مستجاب نمی گردد. یكی از علما می گفت: من در نماز مطالب منبر را آماده می كنم! چنین شخصی نماز می خواند، ولی دلش در تب و تاب منبر است. انسان وقتی «الله اكبر» می گوید یا به ذكر ركوع و سجده مشغول است دست كم باید متوجه معنای آن باشد. البته نباید گذاشت كه كار به وسواس بكشد. شیطان حربه های زیادی دارد و بسیاری از افراد را از راه دین و احتیاط از راه به در می برد. نقل شده است كه عالمی مشغول نوشتن كتابی ضد شیطان بود. دوست این عالم در عالم رؤیا شیطان را دید و به او گفت فلان كس می خواهد كتابی درباره تو بنویسد و تمام حیله های تو را بر ملا كند. با تمام شدن این كتاب تو رسوا می شوی. شیطان خندید و گفت: خودم به او گفته ام این كتاب را بنویسد! گفت: چطور ممكن است؟ این كتاب علیه تو است. گفت: من هر كاری كردم كه او را از راه به در برم نتوانستم، تا این كه این اندیشه را به ذهنش آوردم كه آدم ملا و با سوادی است و اگر در مورد شیطان و بدی های او كتابی بنویسد همگان به علم او پی خواهند برد و از این طریق می تواند خودش را معرفی كند. او هم با این تلقین ها نوشتن كتاب را آغاز كرد. البته این دلیل نمی شود من و شما هم كتاب ننویسیم، تا نكند بخواهیم از این راه علم خود را به دیگران نشان دهیم. مرحوم صاحب عروة الوثقی [1] فرموده اند: شیطان عده ای را از این راه بی دین و از فضایل دور می سازد و عده



[ صفحه 74]



دیگری را هم به این بهانه كه نكند نیت بدی داشته باشند. یكی از استادان بنده، زمانی كه پیش ایشان درس می خواندیم، مجرد بود و حجره نشینی می كرد. یك روز خدمتش رسیدم. ظهر كه شد دیدم به نماز جماعت نرفت و در حجره نماز خواند. پرسیدم: شما چرا نماز جماعت نمی روید؟ گفت: راستش را بخواهی ائمه جماعت را نمی شناسم. آن روز در نجف دست كم صدها امام جماعت عادل وجود داشت كه عدالت عده ای از آنها قطعی بود، اما شیطان این بنده خدا را از توفیق نماز جماعت محروم كرده بود. شیطان عده ای را وادار می كند كه كتاب ننویسند و فعالیت های مفید دیگر انجام ندهند، با این بهانه كه نكند نیتشان خراب باشد.

ذكر گفتن بسیار به مؤمنان كمك خواهد كرد، ولی ذكری مقام انسان را بالا می برد كه با توجه و حضور قلب همراه باشد.


[1] سيد محمد كاظم يزدي.